ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

از خاله هدی چه خبر؟؟؟؟

این چند روز خیلی از دوستای خوبمون از خاله هدی خبر خواستن و من امروز اومدم تا براتون از خاله هدی بگم. خداروشکر همگی خوبن و از شب جمعه تا امروز صبح نجف اشرف بودن و امروز راهیه کربلا شدن،وقتی زنگ میزنیم مدام احوال یاسی رو میپرسن و یه خط در میون قربون صدقش میرن. با خاله هدی که حرف زدم خدارو شکر خوب بود و گفت به همه بگم که دعاگویه همتون هست و برای شفای نینیهای گل توی حرم امام علی (ع)نماز حاجت و زیارت عاشورا خوندن. البته از هتل راضی نبود و میگفت مثل مسافرخونه های درجه ١٠ میمونه و انگار کاروان شکایت کردن و گفتن ماه صفر به خاطر شلوغی همینه و از ربیع الاول درست میشه. خاله هدی میگفت از میدون تره بارشون رد شدیم واااااااااااااااای چه بوهای بدی م...
20 دی 1390

قصه یه نینی و خاله مهربونش(این داستان بر گرفته از زندگی واقعی یه نینی و خالشه)

یکی بود یکی نبود توی یه شهر زیبا یه نینی خوشگل زندگی میکرد که خیلی خوشمزه و بانمک بود این نینیه خوشگل ما دوتا خاله داشت که هر دوتا شون رو خیلی دوست داشت . اما قصه امروز ما درباره نینی و خاله بزرگترش هست. نینیه ماعشق خالش بود و برا خالش کلی دلبری میکرد و خاله جونش هم کلی ذوق میکرد. خاله با نینی بازی میکرد و با هم کلی میخندیدن. بقیه داستان در ادامه مطلب...   تا اینکه یه روز خاله خبر داد که داره با مامانی و باباییش میره سفر برا زیارت تا برای شفای همه نینیها دعا کنه،نینی کوچولوی خوشگل ما کلی غصه دار شد آخه هنوز خاله نرفته دلتنگش شده بود .حتی موقع غذا خوردنم اخم داشت. گاهی مدتها میرفت توی فکر که از دوری خاله...
17 دی 1390

ما رفتیم

دوستای خوبم، من (خاله هدی) و بابایی و مامانی انشااله تا دوساعت دیگه راهی فرودگاه میشیم و اگه خدا بخواد مستقیم میریم نجف. (البته اگه یهو سر از بغداد در نیاریم). هر خوبی، بدی دیدین، هر شوخی بی مزه و بامزه ای که کردم! و به دل گرفتین و ... حلالم کنین. حواستون به ناناسی های من هم باشه. اگه امکانات موجود باشه و اینترنت و کافی نت به تورم بخوره، حتما میامو یه سری به همگی میزنم. لطفا اگه از احوالات انار خوشگل و ایلیا کوچولو با خبر شدین به مامان ندا یاسی اطلاع بدین تا ازش بپرسم. جون شما و جون این وبلاگ،‌ الان ٥٦ هزارتایی هستیم جمعه شب که اومدم ببینم چقدر ترکوندین. آخه اونوقت پز میدم که دوست جونی هام اومدن حالمو بپرسن رکورد زدن. نایب الزیاره...
16 دی 1390

خاله كربلايي هدي يا كربلايي خاله هدي!

انشااله اگه واقعا خدا قسمت كنه و حضرت علي(ع)، امام حسين(ع) و بقيه بزرگواران اجازه تشرف بدن،‌ فردا جمعه اينجانب خاله هدي ياسمين زهرا به همراه ماماني و باباجون ميريم پابوس همه بزرگواران درخاك خفته عراق. دو نوع حس عجيب اومده سراغم.خالص و بي ريا مثل يه آدم عادي بگم: يكي شوق رفتن و يكي ترس مردن!!!!!!!!! شوق رفتن به پابوس همه پدرانم يعني حضرت علي (ع)، امام حسين (ع) و امام موسي كاظم (ع) و همچنين زيارت عموهاي بزرگوارم حضرت ابوالفضل (ع)، امام جواد (ع) و امامان بزرگورار امامين عسكرين(ع) و.... حسي فراتر از احساسات عادي... اما نمي دونم چرا ترسي توي وجودم رخنه كرده،‌ ترس مردن و به ديدار نرسيدن... نمي دونم شايد چون خيلي بد سفرم و بدتر ...
15 دی 1390

تولد ارميا جان

ارميا جان دوست عزيزم وبلاگيم امروز 14/10/1390 يكساله شد. آقا پسمل ماه و خوشگلي كه هم خوش تيپه و هم خوش خنده.   ارميا جان يك سالگيت مبارك! انشااله جشن تولد صد و بيست سالگيت! اونوقت وقتي خواستي شمعها رو فوت كني دندونات بيفته بيرون و همه ازت بخنديم ...
15 دی 1390

آلبوم عکس

تمام عکسها در تاریخ٩٠.١٠.١٢ گرفته شده. یاسمین در حال بازی با عروسکش   خودم تنهایی وایسادما البته بابایی از پشت هوامو داره!     یاسمین داره با مامان تتی موشو بازی میکنه .مامان از پشت دوربین میگه تتی ،یاسی هم میخنده. تیپ زدم برم خونه بابابزرگام یه عشوه اینم یه عکس از یه دختر خوشگل   ...
14 دی 1390

يه چندروزي با كاراي ياسمين زهرا

نمی دونم عشق به دستگاه کنترل تلویزیون و...،‌ گوشی موبایل، گوشی تلفن از کجا اومده تو وجود این نی نی گولی ها! یاسمین زهرا هم مثل اغلب نی نی های دیگه (طبق گفته والدینشون) عشق این جور چیزاست. چند روز پیش، بعداز ظهر سه شنبه ٦ دیماه، نی نی گولوی ما دوباره خیلی خاله هدی رو تحویل گرفت. به نظر میرسه از کاری که شب قبلش کرده بود (چنگ زدن به لپ خاله) پشیمون شده بود و هی میخواست دل خاله رو به دست بیاره.پس تا خاله از سرکار اومد پرید تو بغلشو هی ذوق کرد و هی خندید. تازه همراه خاله غذاشو خورد و بازی کرد. بعدش نشست تو بغل خاله تا تلویزیون نگاه کنه.همون موقع ها بود که مامانی (مامان جون) زنگ زدن خونه خاله شون و خاله مامانی هم گفتن که پسر اون یکی دیگه خاله...
12 دی 1390

ني ني وبلاگ عزيزم تولدت مبارك

 از پنجم تيرماه 1390 يعني درست از روزي كه چهل روزه شدم با يه دوست مهربون آشنا شدم. يه دوست كوچولويي كه تا چندوقت پيش (زمان اعلام برگزاري مسابقه تولدش) نمي دونستم كه فقط يه چند ماهي از من بزرگتره. دوست خوب و عزيزم ني ني وبلاگه! دوستي كه من با اون مي تونم جاودانه بشم. كسي كه يا بهتره بگم جايي كه باعث آشنايي من با هزاران هزار ني ني كوچولوي هم وطنمه. جالبه نه! دقت كنيد به نوشته هاي خاله هدي. من، خاله هدي، مامان ندا و ... ني ني وبلاگ رو يه نفر مي دونيم . وجودي پر از روح،‌ احساس،‌ عشق و زندگي... ني ني وب لا گ ع زي زم ١٠/١٠/١٣٩٠ اولين سالروز تولد پر از خير و بركتت مبــــارك!   ...
10 دی 1390

شیطونیهای یاسمین زهرا

هر روز که میگذره شیرینتر از روز قبل میشی این ٢ ماهه اخیر که دیگه نگو عقلت یهو رشد صعودی داشته البته شما همیشه جز پر مغزها بودی نسبت به همسن و سالات مثلا فرق غریبه و آشنا رو از ٢ماه و نیمگی می فهمیدی در صورتیکه خیلی از نینیهای همسن و سال تو الاناست که فهمیدن کی غریبه کی آشنا؟؟؟؟؟!!! -عاشق سی دی بیبی انشتین هم که هستی خدا پدر مادرشونو بیامرزه هر کی این برنامه رو ساخته آخه صبحها میشینی توی تابت و محو تلویزیون میشی و من میتونم به کارام برسم دیروزم که داشتی بیبی انشتین میدیدی یه میمونه توش بود که طبل دور گردنش بود و میزد روی طبل تو هم با خوشحالی تند تند همراش دست میزدی . -ولی از ناخنات نگو که صدای همه رو درآورده خیلی تیزه و رشدش...
9 دی 1390